گفتم غم تو دارم
گفتا گمشو كصصصصافط
گفتم كه مال من شو
گفتا با اين قيافت
گفتم ز مهر ورزان رسم وفا بياموز
گفتا وفا رو ول كن چنده حقوق پايه ات
گفتم كه پول ندارم ، اما پر از شعورم
گفتا شعور ندارى بى پول بى نزاكت
گفتم مگر چه كردم
گفتا كه خواستگارى
گفتم مگر كه جرم است
گفتا بى مايه آرى
خیلی بیشور بود اصن عاشقی حالیش نبود